مقاله ای پژوهشی از دکتر حنیف قلندری و دکتر حسن امینی ، اعضای هیئت علمی پژوهشکده  تاریخ علم دانشگاه تهران در مجله نظریات با عنوان « تفسیری غیر ارسطویی از افلاک در دوران کلاسیک اسلامی : علم کیهان و نفس نزد شمس الدین سمرقندی» منتشر شد. 

در چکیده این مقاله آمده که تاریخ نجوم اسلامی تحت تأثیر کیهان‌شناسی ارسطویی بوده است. در کیهان‌شناسی ارسطویی افلاک نقشی اساسی در نگاه‌داری و حرکت‌دهی سیاره‌ها ایفا می‌کنند. بر مبنای ایده‌ی پذیرفته‌شده و رایج ارسطویی، افلاک پوسته‌هایی کروی هستند که به دور مرکز خود می‌گردند و از جوهری به نام اثیر تشکیل شده‌اند. اثیر، که افلاک را تشکیل می‌دهد، نه سنگینی دارد و نه سبکی، نه رقّت دارد و نه غلظت، نه به وجود می‌آید و نه فساد می‌پذیرد. در نتیجه، هیچ‌گونه خرق و التیامی در افلاک ممکن نیست. این مفروض به یک اصل اساسی می‌انجامد: سیاره‌ها «در» فلک حرکت نمی‌کنند، بلکه «به‌وسیله‌ی» فلک حرکت می‌کنند. در قرون وسطای اسلامی، مدل‌های جدیدی برای حل برخی ناهنجاری‌های نجوم بطلمیوسی پدیدار شدند؛ با این حال، مفروض فوق به ندرت زیر سؤال برده شد. این مقاله یک مورد استثنائی را مورد بحث قرار می‌دهد که در کتاب «علم الافلاک و النفوس» توسط شمس الدین سمرقندی مطرح شده است. در این کتاب در کنار نظام بطلمیوسی استاندارد، تعدادی مدل بدیل به طور خلاصه ارائه شده‌اند: در این مدل‌های جدید، خرق و التیام افلاک امکان‌پذیر است. با توجه به این که این مفروض با فیزیک ارسطویی تعارض دارد، این مدل‌ها را می‌توان غیرارسطویی دانست.

 لینک دسترسی به مقاله