معرفی کتاب دستور الأطبّاء فی دفع طاعون والوباء - پژوهشکده تاریخ علم utihs
معرفی کتاب دستور الأطبّاء فی دفع طاعون والوباءزهرا قزلباش کتاب دستور الأطبّاء فی دفع طاعون والوباء تألیف حکیم موسی بن علیرضا ساوجی (از پزشکان قرن 13 هجری) با تصحیح و پژوهش مجید انوشیروانی و ریحانه معینی و مقدّمۀ باقر لاریجانی و به کوشش محمدرضا شمس اردکانی و فرید قاسملو توسط نشر چوگان و با همکاری دانشکدۀ طبّ سنّتی دانشگاه علوم پزشکی تهران، در سال 1392ش به چاپ رسیده است. ساوجی از پزشکان دورۀ محمد شاه قاجار است. او در جریان یک همهگیری وبا در سال 1262 هجری قمری به کار معالجۀ بیماران پرداخت و طبق گفتۀ خودش در کتاب مزبور، قریب 2 الی 3 هزار نفر را درمان کرد که به همین سبب، محمدشاه قاجار که از ترس وبا فرارکرده بود، بعد از بازگشت به تهران وی را به خاطر این موفقیت ستود و مأمور تألیف کتابی در باب وبا کرد که ماحصل آن همین کتاب دستور الأطبّاء است. از قراین چنین برمیآید که تجربههای شخصی ساوجی در طول درمان بیماران در این همهگیری، در تألیف کتاب تأثیر بسیاری داشته است. با این حال، سبک نوشتاری کتاب چندان با نمونههای کلاسیک دربارۀ وبا فرقی ندارد و نوآوری چندانی در آن دیده نمیشود. حدود پنج سال بعد از ساوجی، حکیم محمد حسین افشار در سال 1269 هجری کتابی دربارۀ وبا با عنوان معالجۀ مرض وبا تألیف کرد. وی با رویکردهای جدید به این بیماری نگریست و از سنّت گذشته در این باب فاصله گرفت و گویا تحت تأثیر پزشکان فرنگی از جمله دکتر پولاک پزشک ناصرالدین شاه بوده است. نکتۀ قابل توجه دربارۀ ساوجی این است که او پزشکی عارف و صوفیمسلک بوده و بخشی از جنبههای پزشکی و درمانی وی، غیرعلمی و شامل علل و عوامل فوق طبیعی و موردهای اخلاقی، برای نمونه پدیدۀ شرّ در عالم و مانند آن است. کتاب دستورالأطبّاء شامل یک مقدّمه، دو باب و یک خاتمه دربارۀ بیماری وبا و علائم و روش درمان و پیشگیری آن است. مقدّمه شامل 24 فصل است که در آن مقدّمات رایج علم پزشکی بر طبق متون کلاسیک مانند وصیّتنامۀ بقراط و شرافت پزشکی و تعریف آن، تعریف ارکان اربعه (آب، باد، خاک، آتش) و اخلاط اربعه (رطوبت، خشکی، سردی، گرمی) و امزجۀ چهارگانه (بلغم، صفرا، سودا، دم) و اعضا و جوارح و قوا و افعال انسان، دربارۀ احوال بدن انسان و اسباب احوال بدن انسان [یعنی دلایل صحّت و عدم صحت بدن] که به ستّۀ ضروریه موسوم است و شامل آب و هوا، خوردنیها و آشامیدنیها، احتباس (بازدارندگی)، استفراغ (تهی شدن بدن از فضولات)، نوم (خواب) و یقظه (بیداری) و حرکت و سکون؛ بدنی (ورزش) و نفسانی (ریاضت) میباشد پرداخته است. مطالب مقدّماتی بعدی شامل احوال نبض و بول و براز است که باز در نسبت با بیماری وبا توضیح داده شده و در ادامه به مطالبی دربارۀ آب و هوا و فصول و تأثیر تغییرات آنها بر سلامت جسم و موارد دیگر اشاره کرده است. اما باب اول دربارۀ بیماری وبا شامل 18 فصل است. نویسنده ابتدا به تعریف حمی (تب) و حمّای وبایی پرداخته و اینکه چگونه هوا آلوده به آن میگردد و چه کسانی مستعدّ بیماری وبا هستند. او در تعریف تب وبایی چنین گفته است: «حمّی حرارتی است غریبه که مشتعل میشود در قلب، چنان اشتعالی که ضرر میرساند به افعال طبیعیه و حیوانیه و نفسانیه و جمیع افعال را از مجرای طبیعی خود بازمیدارد که دارای 3 نوع است: حمای یوم، حمای خلط و حمای دق» و توضیح میدهد که تب وبایی از نوع دوم و به شکل عفونی است و آن را به زبان عناصر چهارگانه و به همخوردن ترکیب طبیعیشان توضیح میدهد بدانگونه که در پزشکی بقراطی شایع بوده است. او اسباب حدوث هوای وبایی را 2 قسم قریبه و بعیده قرار داده که بعیده همان اسباب سماوی است و قریبه از جهت موضع و بلد (مکان و سرزمین) و اوقات سنه (اوقات سال) میباشد که طبق توضیح او جمع شدن آبهای متعفن و ساطع شدن بخارات آلودۀ آنها باعث آلوده شدن هوا و سپس بدن انسان میگردد و البته توضیح میدهد که فقط آلودگی هوا کافی نیست و بدن باید ممتلی (پر) از اخلاط ردیۀ فاسده باشد و مستعد گردد که هوای فاسد را قبول نماید. اما کسانی که بدنشان به لحاظ حفظ الصحّه (بهداشت) پاک است، میتوانند سالم بمانند. او از جوامع جالینوس بسیار نقل کرده است. سپس در چگونگی حفظ صحّت در امر وبا توضیحاتی میدهد که بخش مربوط به چارهجویی و درمان کتاب را شامل میشود و دربارۀ علاج وبا با قی و داروهای لازم و مربوطه و نیز بیماری طاعون اطلاعاتی ارائه میکند. او در خاتمۀ کتاب دربارۀ تأثیرات سماوی یا بعید در امر بیماریهای شایع خطرناکی همچون وبا و طاعون سخن گفته و گفته که آن مربوط به نفوس فلکی و دخول شرّ در عالم است که دراینباره نیز مطالبی ارائه کردهاست. |